رمان آووکادو پارت 48
هق میزنم و با گریه جیغ میکشم – به زور بود… اون بهم تجاوز کرد. گریه میکنم و اما به خاطر کشیده شدن ریشهی موهایم، توسط او، نمیتوانم چهرهاش را ببینم. – من نمیخواستم… اون عوضی به زور بهم تجاوز کرد. نمیبینمش اما واضح خشم و جنونش را از طرز نفس کشیدنهای خرناس مانندش