رمان آووکادو پارت 55
**** درد طاقت فرسای گردن و کمرم باعث میشود چهره در هم کشیده و تکانی به تن کوفتهام بدهم. پلک باز میکنم و با ناله خودم را روی سرامیکها بالا میکشم. تمام شب را با ترس و وحشت آمدن او پشت در سپری کرده بودم. با آه و نالهی پر درد خودم را بالا میکشم و مینشینم.