رمان”ســهم من از تو”پارت19
💕📚 اشک از گوشه ی چشمام سر می خوره … قلبم میخواد از سینه بیاد بیرون..کی منو میفهمه؟ کی منو درک میکنه؟ کی میدونه من چی کشیدم… کی میدونه دارم چی می کشم؟ هیچکس… بخدا قسم هیچکس… صدای خشن و عصبی آرشام و از طبقه ی پایین می شنویم: – دل آرام؟ زن عمو دستامو می گیره … ازش می