رمان رز های وحشی پارت 5
فرزان سر دوراهی قرار گرفته بود. اگر مرادی رو با میکائیل کنار میزدند یه جماعت راحت میشدن و برای فرزان هم بد نمیشد! هنوز داشت فکر میکرد که میکائیل ادامه داد: – اگه اون فلش لعنتی و پیدا کنیم مرادی دیگه نمیتونه نفس بکشه سه سوته زندان و حکم فرداش اعدام! این طوری هر پولی که قرار