رمان شاه خشت پارت 49
_ میخوام دستم رو بردارم از پشت کمرت، ولی معلق میمونی… فقط ریلکس باش. دستش را برداشت، اول ترسیدم ولی حس خوب معلق بودن روی آب باعث شد بر خودم مسلط شوم. _ واقعاً روی آب موندم! باورم نمیشه. _ الآن فقط یادگرفتی که معلق باشی، مرحله بعد اینه که توی آب حرکت کنی. نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم