11 شهریور 1402 - رمان دونی

روز: 11 شهریور 1402 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان هامین

رمان هامین پارت 86

      توی تمام این مدت که توی آشپزخونه از اینور به اونور می‌رفت و‌اطرافو مرتب می‌کرد با چشم‌ حرکاتشو دنبال می‌کردم.   دستمو روی کمرم گذاشتم.   جای دست‌ها روی کمرم می‌سوخت…   و این حس سوزش برای منی که مطمئن بودم تب دارم زیادی بود.   بغلم کرد آره؟   یه لحظه انگار کل بدنش تنمو احاطه

ادامه مطلب ...

رمان آتش شیطان پارت 55

  🔥♥️♥️♥️🔥«آتش شیطان»🔥♥️♥️♥️🔥   ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥   #پارت_55 ” میدونم دلتنگی، اما عجله نکن خانومی! به زودی شرایط ملاقاتمون رو بهت میگم و خیلی زود همدیگه رو می‌بینیم! ”     چشمام رو تو حدقه چرخونده و گوشی رو به جای اولش برگردوندم.     این بار فکر و خیال های دیگه ای ذهنم رو درگیر کرده بود، اما خیلی زود

ادامه مطلب ...
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 411

          ..نذار این جا برگم.. ..طعمه زردی پاییز بشه.. ..فصل آخر بی تو.. ..قصه ای تلخ و غم انگیز بشه.. ..دلبر مغرورم.. ..عشق بی دردم.. ..ای تموم قصه ها.. ..بگو بر می گردم.. نفس عمیق و کلافه ای کشیدم و با درد زمزمه کردم: – بگو بر می گردم! آهنگ که تموم شد و برعکس همیشه

ادامه مطلب ...

رمان جرئت و شهامت پارت ۳۱

  با صدای زنگ گوشی .خواب از چشمانم ربوده شد.   کش و قوسی به بدنم دادم و سریع بلند شدم و به سمت دستشویی رفتم. و به صورتم آب خنکی پاشیدم که باعث شد کمی خواب از سرم بپرد.   “آیا فکر فرارم ایده ی خوبی بود؟ نکند یه روزی پشیمان بشوم؟”   این فکرم باعث میشد،کمی سرم درد

ادامه مطلب ...