20 شهریور 1402 - رمان دونی

روز: 20 شهریور 1402 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان حورا

رمان حورا پارت 102

    راوی     وارد اتاق که شدند، کیمیا با خجالت گفت: _ زشته الان میفهمن ما نیستیم!   وحید اما با لبخند پر از شیطنتی، در را بست و به کیمیا نزدیک شد، دست دور کمرش انداخت و سر در گوشش فرو برد: _ هوم، خجالت میکشی خانومم؟   کیمیا با خجالت مشتی به بازویش کوبید: _ عه

ادامه مطلب ...
رمان هامین

رمان هامین پارت 90

      سرمو براش تکون دادم و قرص‌هایی که انیسه آورده بود با یه لیوان آب پرتقال خوردم.   تا آقا ابراهیم مشغول آماده کردن سینی صبحانه‌ی محنا بود درباره‌ی برنامه‌ی توسعه‌ی بیمارستان صحبت کردیم.   چیزی که باید توی شرکت درباره‌ش حرف می‌زدیم اما خب دلم راضی نمیشه امروز حنارو تنها بذارم.   اگه دوباره تب کنه یا

ادامه مطلب ...
رمان گلادیاتور

رمان گلادیاتور پارت 247

        یزدان بدون آنکه به گندم نگاهی بی اندازد ، ابتدا با دست به جلال اشاره کرد که می تواند مرخص شود و به دنبال کار خودش برود …….. و بعد از رفتن جلال و تنها شدنشان ، نگاهش را سمت چشمان دو دو زده و نگران گندم کشید .       گندم با دیدن سکوت

ادامه مطلب ...
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 419

      – میران؟! با تکون دادن دستش جلوی چشمام نگاه خیره ام و با چند تا پلک گرفتم و در جواب سوالی که ازم پرسید و منتظر نظرم بودم گفتم: – خیلی قشنگه.. ولی این جا بعضیا.. قشنگیا رو دوست ندارن! پوف کلافه ای کشید و راه افتاد سمت پنجره اتاق.. – این مسئله تنها چیزیه که باعث

ادامه مطلب ...