8 مهر 1402 - رمان دونی

روز: 8 مهر 1402 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان حورا

رمان حورا پارت 110

💤«حـــــورا»💤 💫💫💫💫💫💫     به خانه که بازگشتیم، قباد نبود و لاله هم مشخصا عصبی بود، ظاهراً دعوا کرده بودند، من که میدانستم قباد چقدر طبع گرمی دارد و به محض تحریک شدن میبایست ارضا شود در غیر این صورت، اعصابش به هم میریخت!   شام را دور هم خوردیم و قباد اواسط شام بود که بازگشت، از چهره‌اش خستگی

ادامه مطلب ...

رمان جرئت و شهامت پارت ۴۳

    در اتوبوس نشسته بودم …ساعت ۷ صبح بود و هوا هنوز کامل روشن نشده بود. به شناسنامه ام نگاه کردم …یک شناسنامه ی جدید! اسمم حنا احمدی بود…با بیست و پنج سال سن …ازدواج کرده بودم بچه داشتم . پوزخندی زدم اطلاعات شناسنامه کلش غلط بود بردیا در بغلم تکیه داد بود و خوابیده بود ..باورم نمیشد این

ادامه مطلب ...

رمان آتش شیطان پارت 78

🔥♥️♥️♥️🔥«آتش شیطان»🔥♥️♥️♥️🔥         با اینکه خواسته عجیبی بود، اما دیگه باهاش مخالفتی نکردم.   دایان هم تو تخت بهم پیوست و مشغول بوسیدن نقطه به نقطه بدنم‌ شد.   کنار هر بوسه ای که می‌کاشت، چندین بار هم قربون صدقه‌ام می‌رفت، جوری که غرق لذت بودم و قشنگ حس می‌کردم رو ابرام!   واقعا حس لذت بخش

ادامه مطلب ...

رمان دلارای پارت 309

        آلپ‌ارسلان خشمگین در اتاق چشم گرداند   کسی نبود   کوه لباس های زنانه روی تخت ها به چشم میخورد و انواع و اقسام لوازم آرایش نامرتب روی زمین پخش شده بود   خوب می‌دانست دخترها طبقه پایین ، سرکارهایشان هستند   در را محکم بهم کوباند و سمت حمام قدم برداشت   صدای آب به

ادامه مطلب ...

رمان آتش شیطان پارت 77

🔥♥️♥️♥️🔥«آتش شیطان» 🔥♥️♥️♥️🔥           به سرم زد از آزاد راجع بهش بپرسم. این آدم فضول که آمار همه چیز رو داشت و میدونست، قطعا راجع به این موضوع هم یه اطلاعاتی داشت!   رو یه قسمت از فیلم که قیافه مرده بیشتر مشخصه، نگه داشته و ازش عکس گرفتم.   عکس رو برای آزاد فرستاده و

ادامه مطلب ...