رمان آووکادو پارت 113
– پس چرا میگی باهاش صمیمی نشم؟! اخمش که توی هم میرود، ادامه میدهم – البته من با ایشون صمیمی نیستم، فقط رئیس من هستن و… میان کلامم میپرد… طوری که انگار نه انگار او بحث شهیاد را وسط کشیده است… مرضی چیزی دارد؟! – باشه،در موردش حرف نزن… ترجیح میدهم جوابش