3 آذر 1402 - رمان دونی

روز: 3 آذر 1402 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان دلارای پارت 313

        دلارای قاشق دیگری فرنی در دهان دخترک ریخت و چین افتادن ابروهایش را که دید به سرعت برای جلوگیری از بیرون دادن غذا ، با صدایی کودکانه خواند   _ آهای کفگیر ملاقه آهای قابلمه داغه آهای آش رو چراغه   هاوژین فرنی را فرو داد و بی حال تکرار کرد   _ هاش   دلارای

ادامه مطلب ...
رمان فئودال

رمان فئودال پارت 25

          به اینکه کاش او هم همراهشان بود، قطعا از تفنگ میترسید، با صدایش هر بار به آغوش او پناه می‌آورد و احتمالا صدای جیغ‌های کوتاهش هم خنده را مهمان لب‌های نریمان میکرد.   یا حتی همراه با کودکانشان بر تراس خانه باغ آنجا، مینشستند و تاب بازی میکردند، او و گلین، دختر پسری که بی

ادامه مطلب ...
رمان رز های وحشی

رمان رز های وحشی پارت 22

        رز دست نوازش تو صورت سپهر می‌کشید و هرزگاهی صدای هق هقش در فضا می‌پیچید؛ سپهر ققط ناله می‌کرد و تو همون درد بدی که داشت لب زد: – امشب میام باز دم پَنــــ…     ناله ای کرد و ادامه داد: – پَ پنجرتون یِ…یکم بمون نزار.. وی.ویروونه شم!     رز اشک هاش رو

ادامه مطلب ...

رمان آتش شیطان پارت 136

♥️♥️♥️🔥🔥🔥♥️♥️♥️🔥🔥🔥             با لبخندی از هردوشون جدا شده و به دایانی که دم در منتظر ایستاده بود، ملحق شدم.   تو راه با همه سرسری خداحافظی کردم که نگاه گیجی بهم مینداختن.   احتمالا بابت رفتنم با دایان گیج شده بودن! وقتی با همه خداحافظی کرده و کنار دایان ایستادم، انگار لیلا نتونست بیشتر از

ادامه مطلب ...