26 آذر 1402 - رمان دونی

روز: 26 آذر 1402 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 125

  دردش را می‌توانستم درک کنم‌‌. – امید؟! کاش پلک‌هایش را هر چه زودتر باز کند… حاظرم ماه‌ها با جمله‌های زننده و پررویی‌هایش آزارم دهد اما چند دقیقه روی این تخت پلک بسته نماند… – بسه دیگه… می‌دونی چند روزه خوابیدی؟! بیدار شو… آب بینی ام را بالا می‌کشم و دستش را رها می‌کنم… این لمس کردنش دیگر اذیتم نمی‌کند

ادامه مطلب ...
رمان ماهرخ

رمان ماهرخ پارت 117

    شهریار نگرانی یادش رفت و زاویه ای دیگری از شخصیت دخترک ذهنش را درگیر کرد. هدف اصلی چه بود…؟! ماهرخ چه چیز را پنهان می کند…؟! -از چی حرف میزنی…؟! رامبد که به هدف اصلی اش نزدیک شده بود. گفت: ماهرخ باید اعتماد کنه… اون می ترسه حتی به شما اعتماد کنه…! شهریار اخم کرد. – ولی من

ادامه مطلب ...
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 241

  البرز دست هاش رو مشت کرد و با حرص گفت: -لاشی..فقط پرند پیدا بشه، اونوقت بلایی سرش میارم از به دنیا اومدنش پشیمون بشه… دنیز نگاهش رو بینشون چرخوند و با ناراحتی گفت: -نمی دونم چطور بعد از یک هفته هنوز نتونستیم یه سرنخ پیدا کنیم..یعنی اینقدر نقشه ش دقیق بوده که هیچ سوتی ازش نگرفتیم…. کیان که کارش

ادامه مطلب ...