1 دی 1402 - رمان دونی

روز: 1 دی 1402 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان آس کور

رمان آس کور پارت 100

  دست حامی از میان در بیرون آمده بود و انگشتانش را در طلب حوله تکان میداد. _ بدو یخ کردم، چقدر فس فسو شدی جدیدا! سراب دهان کجی ای کرده و حوله را میان دست حامی گذاشت که بلافاصله دستش توسط حامی چنگ زده شد. باز هم در تله ی تکراری حامی افتاده بود! شمار دفعاتی که حامی با

ادامه مطلب ...
رمان هامین

رمان هامین پارت 126

  سرسختانه ساکت موندم و گوشه‌ی لحافو محکم چسبیدم. چند ثانیه سکوت شد و ذهن من باز برگشت به جمله‌ی اولش… این قلب منم واقعا بی‌جنبه است. یکم ملافه رو پایین کشیدم تا حدی که فقط چشم‌هام بیرون باشه. به محض بیرون اومدن باهاش چشم تو چشم شدم. یه لحظه ابروشو بالا انداخت و تا به خودم بیام مثل گرگ

ادامه مطلب ...

رمان آتش شیطان پارت 159

#پارت368             اینقدر که از دیشب رفتار منطقی و محترمانه ای از خودش نشون داده بود، فراموش کرده بودم که این مسئله چقدر برای اون دردآوره!   حالا هم که مامان با اوردن اسم بابا جلوی حامد، همه چیز رو بدتر خراب کرده بود!   می‌دونستم مامان ذره ای به همسر سابقش حسی نداره و

ادامه مطلب ...