روز: دی ۳, ۱۴۰۲ (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان فئودال

رمان فئودال پارت ۲۸

            دندان‌هایش را در پوست تنش فرو برد و با صدای آخ گلین، عقب کشبد و ردی را روی نرمی زیر سینه‌اش به جا گذاشت، نیم خیز شد و پیراهنش را کند، سر در کنار گوش گلین فرو برد و لب زد:   _ میتونی تحمل کنی؟ دلم بدجور سفت و سخت میخوادت…   نرمه‌ی

ادامه مطلب ...

رمان آتش شیطان پارت ۱۶۱

        سری به تاسف تکون داده و با همون لبخند محوی که روی لبم نشسته بود، جوابشو دادم:   ” من که زنگ زدم خودت رد کردی! من که میدونم کار داری که پیام دادی، پس نه وقت منو بگیر نه خودت رو آقای سلبریتی! زودتر برو‌ سر اصل مطلب. ”   ” اوکی حالا که خیلی

ادامه مطلب ...