10 دی 1402 - رمان دونی

روز: 10 دی 1402 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان آس کور

رمان آس کور پارت 103

  دوشادوش هم مقابل حرم ایستاده بودند و قلبش مالامال از احساسی شگرف بود. فضای معنوی آن گنبد طلا روحش را جلا میداد. احساس سبکی میکرد. انگار که تمام اشتباهاتش بخشیده و گرد و غبار تاریکی و نجاست از تنش پاک شده باشد. _ تا حالا نیومده بودم مشهد و الان فهمیدم چقدر اشتباه کردم… دستان حامی را دور شانه

ادامه مطلب ...
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 131

  لب‌هایم را روی هم می‌فشارم و حق با او بود… بچه نبود، متعهد هم نبود… دیر آمدنش به خانه هم به من ربطی نداشت و اما چرا داشتم می‌سوختم؟ دستم را مشت می‌کنم و سمتش قدم برمی‌دارم – پیش نفس بودی؟! این بار اوست که به تندی می‌گوید – به تو ربطی نداره… پشت ویلچرش می‌ایستم – این گچ

ادامه مطلب ...
رمان گلادیاتور

رمان گلادیاتور پارت 271

  جلال آرام سر ماشین را به سمت ورودی دروازه عمارت چرخاند و ماشین آرام تا ساختمان پیش رفت و بعد از چند متر پیش روی متوقف شد و ماباقی ماشین ها به ترتیب وارد عمارت شدند و پشت سر جلال پارک کردند .   یزدان نگاهی به ساختمان عمارت انداخت و در حالی که دستش به سمت دستگیره می

ادامه مطلب ...