16 دی 1402 - رمان دونی

روز: 16 دی 1402 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان آس کور

رمان آس کور پارت 105

  _ سرده دخترم، بریم داخل هر چیزی میخوای بگی رو بگو. آب دهانش را با صدا بلعید و لپش را از داخل به دندان کشید. نمیدانست چرا اما احتیاج شدیدی به صحبت در مورد گذشته اش داشت. چیزی از میان وجودش، حاج آقا را برای صحبت مناسب میدانست. حس میکرد اگر مقابل او نقاب از صورت بردارد، بدون قضاوت

ادامه مطلب ...
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 133

  هر دو به سمت اتاق امید قدم برمی‌داریم و من انگار که فقط منتظر یک فرصت بوده باشم تا خودم را خالی کنم، شروع می‌کنم به حرف زدن: – صبح فهمیه خانوم زنگ زد گفت صبح زود مجبور شده بره بعد هر چی زنگ می زنه امید، امید برنمی‌داره گوشیو‌ نگرانش شده بود بعد گفتن من بیام یه سر

ادامه مطلب ...