رمان آبشار طلایی پارت 13
-دنیزجون واقعاً همه چیز خیلی قشنگ شده نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم. همانطور که در تلاش بودم تا ضربان بلند قلبم را بخاطر موزیک کنترل کنم، به سختی لبخندی به روی شیلا ماجد زدم. -خواهش میکنم کاری نکردم. با طنازی موهای بورش را از روی صورتش کنار زد و چشمان