26 اردیبهشت 1403 - رمان دونی

روز: 26 اردیبهشت 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان حورا

رمان حورا پارت 236

            _ تو وقتی شک کردی چرا به من نگفتی آخه کیمیا؟ هااان؟ من باید بعد هفت ماه بفهمم این زنیکه جنده‌س؟ بفهمم بچه‌ی تو شکمش از من نیست؟   دهان کیمیا از شوک شنیده‌هایش باز مانده بود، از جا برخاست و با همان بهت و ناباوری لب زد:   _ بچه‌ش…بچه‌ش…از تو نیست؟  

ادامه مطلب ...
رمان گلادیاتور

رمان گلادیاتور پارت 292

        یزدان سرش را به سمت شیشه مقابلش نزدیک کرد و با دقت کوچه مورد نظرش را از نگاه گذراند و آرام در آن پیچید و ماشین را مقابل خانه ای با در چوبی دو لنگه بزرگی متوقف کرد و از آینه میانی ماشین به جلالی که از ماشین معین پیاده شده بود و به سمتشان می

ادامه مطلب ...
آبشار طلایی

رمان آبشار طلایی پارت 44

        شوکه نگاهم را در آشپزخانه چرخاندم.     زندگی‌ام در یک سرآشیبی بسیار بلند و دلهره‌آور افتاده بود.   سرآشیبی که هیچ جوره توان کنترلش را نداشتم…!       _♡_       -خبر جدیدی از بابات هست؟     صاف نشستم و در قلبم را هم محکم مهر و موم کردم، موضوع به دریایم

ادامه مطلب ...
رمان آق بانو

رمان آق بانو پارت ۳۱

    با سلام من، استاد و شکوفه سر بالا گرفتند. پیرمرد لبخندی زد و شکوفه بی‌معطلی نگاه به سهراب داد.     سهراب صندلی چوبی را نزدیک تخت‌خواب گذاشت.     – بفرما آق بانوخانوم… سرپا سخته برات.     نگاه کردم به دکتر که با چشم‌های ریز شده، به سهراب نگاه کرد و نفس صداداری کشید. نشستم و

ادامه مطلب ...
رمان حورا

رمان حورا پارت 235

              استکان را مقابل قباد گذاشت و روبه‌رویش نشست: _ مامان خوبه؟   سری تکان داد: _ خوبه…   _ پس چرا تو خودتی؟   نگاهش را به کیمیا دوخت: _ حورا کجاست کیمیا؟   کلافه نفسی کشید و به جلو خم شد: _ داداش چندبار بگم بی خبرم؟ هیچی به من نگفته…اونقدرام که

ادامه مطلب ...