رمان غرق جنون پارت 4
دستانش را به صورتم رساند و باز هم لبهایمان بودند که بی حرف آواز عاشقی سر میدادند. لبهایش از مکیدن ایستادند و چسبیده به لبهایم پچ زد: _ دوس داشتم از اولین رابطمون فیلم بگیرم و همیشه داشته باشمش، اگه خوشت نمیاد برم دوربینو خاموش کنم… ذهنم شروع به جیغ و داد کرد و