1 مرداد 1403 - رمان دونی

روز: 1 مرداد 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 4

      دستانش را به صورتم رساند و باز هم لبهایمان بودند که بی حرف آواز عاشقی سر میدادند.   لبهایش از مکیدن ایستادند و چسبیده به لبهایم پچ زد:   _ دوس داشتم از اولین رابطمون فیلم بگیرم و همیشه داشته باشمش، اگه خوشت نمیاد برم دوربینو خاموش کنم…   ذهنم شروع به جیغ و داد کرد و

ادامه مطلب ...
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 177

    خودشان را با عجله به خانه ی بردیا رساندند. سراب و حامی هم بعد از مطب دکتر کمی در خیابان چرخیده و بازگشتشان به خانه همزمان با آنها شد.   سراب پاپوش های کوچکی که هر دویشان به زحمت اندازه ی یک کف دست میشدند، در دست گرفته و با ذوق نگاهشان میکرد.   _ ووی خدا، پاهاش

ادامه مطلب ...
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 316

    البرز با اخم گفت: -همچین فکری درموردتون نمیکنه..مامانته پرند..تورو بزرگ کرده..سورن رو کامل میشناسه..بهتون اعتماد داره و می دونه کار اشتباهی نمیکنین…..   با احساس نفس تنگی دستم رو تو جیب مانتوم بردم و اسپری رو دراوردم…   همزمان با صدای اسپری زدنم، البرز نچی کرد و با حرص گفت: -به خدا تو دوست داری خودتو ازار بدی

ادامه مطلب ...