رمان ملورین پارت ۵۸
– وقتی یه بار پروندم یکیو یعنی چی؟! من اومدم امشب همه چی و تموم کنم. – آره پسرم جون من امشب و بهم نزن بزار تموم شه. محمد فقط یه جمله گفت: – جون خودت و وسط نکش مادر من. امیر قصد دخالت داشت، میترسید اگر محمد با این خشم حرفش را بزند دعوایی درست شود با