13 دی 1403 - رمان دونی

روز: 13 دی 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

سکوت تلخ

رمان سکوت تلخ پارت 76

        نمی پذیرفت علاقه به هاکان را هرگز نمی پذیرفت   – اشتباه میکنی عمو …   مچ دست جاوید را میگیرد و از زیر چانه اش کنار میزند   – من هیچ علاقه ای به هاکان ندارم ، حتی لحظه شماری میکنم زودتر همه‌چیز درست شه جدا بشیم .‌   دروغ بود   خواستار جدا شدن

ادامه مطلب ...
رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 49

دیگه حوصله ی وایسادن و حرف زدن باهاش و نداشتم خستم…..ناامیدم…..‌.. شاید بیشتر از همه از خودم که از این آدما توقع داشتم دوستم داشته باشن اندازه ی یه دختر عمو یا حداقل یه آشنا چون احساس دوست داشته شدن تو هر جمعی قشنگه ولی من همیشه برای اینا غریبه م یه اجبار…..یه وظیفه منو دنبال خودش کشوند و به

ادامه مطلب ...
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 79

    آنقدر زود رفته بود که حتی جنسیتش را هم نفهمیدم تا از میان هزاران اسمی که در سر داشتم، یکی را برایش انتخاب کنم.   کاش قصه ی بی بی حقیقت نداشته باشد، عماد باید کودک بی نوایمان را پیدا کند… من باید پیدایش کنم‌…   بدون پلک زدن خیره اش ماندم. تک تک جزئیاتش را به خاطر

ادامه مطلب ...