رمان تاوان پارت 49
دادی زدم که نگاه چند نفر باعث شد با خجالت دوروبرشو سَرَک بکشه ولی من فکرم از حرفش جای خوبی نمیرفت و باعث شد گُر بگیرم _گمشو تو ماشین….. یه دفعه چشمای کشیده ش پر شد جنبه نداره باهاش آروم حرف بزنم…..باید حتما ازم حساب ببره که بفهمه چی از دهنش در میاد……