20 دی 1403 - رمان دونی

روز: 20 دی 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عشق صوری پارت 9

دانلود رمان عشق صوری به صورت pdf کامل از سیما نبیان منش

    خلاصه رمان عشق صوری  : ‹ شیوا دختر زیبا و شیطونی هست که از قضا چشم خلافکار جذابی به اسم شهرام  دنبالشه اما اون به هیچ قیمتی حاضر نیست با این خلافکار وارد رابطه بشه تا اینکه، مادر مجرد شیوا ازدواج میکنه و اون همراه مادرش به خونه ی جدید شوهر مادرش نقل مکان میکنه و اونجاست که

ادامه مطلب ...
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 52

      _یعنی خاک بر سرمون که دو تا نخاله و انتخاب کردیم برای مثلا آینده….کوووو؟؟ هنوز ترکشی که تو گذشته خوردیم و نمیتونیم جمع کنیم در ضمن فکر اینکه گوشت و بدم دست دو تا وحشی و از سرت بیرون کن منم باهات میام   _زیباا….همش چند روزه به خدا میرم و برمیگردم   باید راضیش کنم وگرنه

ادامه مطلب ...
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 369

    دو طرف صورتم رو محکمتر گرفت و لب هاش مماس با لب هام شد…   نگاهش اروم از روی لب هام بالا اومد و به چشم هام نگاه کرد…   هرم داغ نفسش به لب و پشت لبم می خورد و انگار حرارت بدنم رو بالا می برد…   با ناز پلکی زدم که نگاهش برگشت روی لبم

ادامه مطلب ...
رمان فئودال

رمان فئودال پارت 68

        هردو خوشحال شدند، نریمان برای گلین تعریف کرده بود که دوستش قیصر عاشق دختری شده است. هردو تبریک گفتند و قیصر عزم رفتن کرد، نریمان دستش را دور کمر گلین حلقه کرد و شقیقه ی زن را آرام بوسید.   – سیب سرخم…   گلین آرام خندید و سرش را روی سینه ی مرد گذاشت، نریمان

ادامه مطلب ...
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 97

      دستم روی سینه اش مشت شد. از خدایم بود که بار دیگر زیر تنش کشیده شوم و با او به اوج برسم اما…   -کافیه بگی برای چی اینقدر عجله داشتی اونوقت من تا صبح در اختیار توام…!     سیبک گلویش تکان خورد و چشم بست. پیشانی به پیشانی ام چسباند. انگار برایش سخت بود حرف

ادامه مطلب ...
رمان دلارای

رمان دلارای پارت 353

    _ آره هومن خودش دیده کی قراره بیاید شما؟ به دلارای میگی؟ حداقل به خاکسپاری برسه وگرنه خیلی داغون میشه ارسلان   کلافه پوف کشید   همین را کم داشت   دخترک از او شاکی می‌شد…   اگر زودتر رضایت داده بود قبل از مرگ میتوانست یک بار دیگر پدرش را ببیند   _ کی قراره دفن کنن؟

ادامه مطلب ...