رمان جزر و مد پارت 54
اونم با ابروهای بالا پریده و بعد اخمی که جاشو گرفت اومد سمتم _صورتت چیده؟ دست کشیدم رو پیشونیم از کلافگی نمیدونستم چی بهش بگم حیف نمیتونم وگرنه دست دختره رو میگرفتم میفرستادمش بیرون تا چند ساعت جلوی چشمم نباشه امیرم دنبالش تا باز خرابکاری نکنه _اون مهم نیست….چیکار داشتی باهام؟ نشست