24 دی 1403 - رمان دونی

روز: 24 دی 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان حورا

رمان حورا پارت 376

            با صدای زنگ در، به سمت در رفتم، نیاز هم با چرخش که انگار میدانست پدرش است به دنبالم دوید. در را که باز کردم بی تعارف داخل آمد و به ارامی نیاز را از جایش بلند کرد:   _ جان بابا، نگفتم مامانو اذیت نکن زندگیم؟   لبخندی بی‌حال روی لبم نشست، ذوق

ادامه مطلب ...