رمان افگار پارت 30
حاج یونس کلافه از گریه های تمام نشدنی پریچهر به طرفش رفته و همانطور که دستانش را به دور شانه هایش حلقه میکرد همسرش را به آرامش دعوت میکند: -گریه نکن خانوم،با گریه که چیزی حل نمیشه. توکلت به خدا باشه. حالا هم جای گریه.. با ورود یکباره خاتون به سالن حرفش نیمه تمام می ماند. پریچهر با دیدن