عاشقانه ٬طنز .غمگین ٬مبهم Archives - رمان دونی

برچسب: عاشقانه ٬طنز .غمگین ٬مبهم

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۶

۶.۱ ♥️به نام خداا♥️ ❤️🔥♥️🔥 همون موقع آقا جونم همه مارو صدا زد . همه ی ما کنار پدر هامون ایستاده بودیم. پدر بزرگم مثل همیشه با اقتدار بلند شد ورو کرد سمت مهمون ها وگفت -سلام ….مهمان های عزیزم ….خوش آمدین….. خوشحالم که در این روز بزرگ …… مارو همرای کردید.امروز همه دور هم جمع شده ایم …که این

ادامه مطلب ...

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت۵

۵.۱ به نام خدا با این حرفش همه خندیدم وبه نشیمن رفتیم . اینبار منو سپهرداد وهیراد روی یک مبل نشستیم برگشتم سمت سپهردادوگفتم +-سپهرداد فکر نکن داداشمی چیزی بهت نمیگماا…….کجای هیراد بدریخته ….ببینش چقدر خوشتیپ ومشنگههه…. وبعد با دست اشاره ای به هیراد کردم . هیراد بانیش باز روکرد سمت سپهردادوگفت -خودریش . هسته اشم تف کن بیرون …روش

ادامه مطلب ...