اجتماعی عاشقانه Archives - رمان دونی

برچسب: اجتماعی عاشقانه

رمان سکوت قلب پارت 4

  ساشا عصبی با تلفن حرف می‌زند و سارا مضطرب نگاهش می‌کند.   سمتش می‌روم. عصبی گوشی را قطع می‌کند و لعنتی زیر لب زمزمه می‌کند.   پیمان هم به جمعمان می‌پیوندد: -ساشا؟ چرا نمیاین؟ زشته بابا این پسره داره نگامون می‌کنه بعدا میگه…   ساشا نمی‌زاره حرفش رو تموم کنه : به درک هر چی خواست بگه. مامانم بیمارستانه

ادامه مطلب ...

رمان سکوت قلب پارت 3

  بیتا چشمانش را بسته است و هندزفری اش را در گوشش است.   خیلی خستم. تمام بدنم درد می‌کند. چند ماهی است خواب و خوراک درست و حسابی ندارم. دیشب هم که آن طور.   پیمان بدتر از من. هر کس به چشمانم نگاه کند می‌فهمد دیشب خوب نخوابیده است. احتمالا درگیر کارهای نمایشگاه بوده!   ترانه سر پایین

ادامه مطلب ...

رمان سکوت قلب پارت 2

هاکان یکم کمک کنی ازت کم نمیشه ها. عینکم را می‌زنم و خونسرد تکیه می‌زنم به ماشین. -همین که دارم میام باید کلاتو بندازی هوا. بیتا ابرویی بالا انداخت: -یه جوری میگه انگار به زور داریم می‌بریمش. کی گفته بیایی. نیشخندی می‌زنم : -هر کی ندونه تو که بهتر می‌دونی هدف اصلی پیمان چی بوده. پیمان چپ چپ نگاهی بهم

ادامه مطلب ...