اجتماعی Archives - صفحه 3 از 3 - رمان دونی

برچسب: اجتماعی

رمان‌ سکوت قلب پارت 8

  _اینجا واقعا عالیه هر چی هیوا گفته حق داشته اینجا واقعا بهشت گمشده اس نفس عمیقی میکشم و با تمام وجود هوا را میبلعم. واقعا بهشت گمشده است. گوشی اش را به سمتم می‌گیرد _ میشه چند تا عکس بگیری ازم میخوام نشون کسی بدم بعدا گوشی را می‌گیرم. و با دقت تنظیمش میکنم. سعی میکنم عکس های خوبی

ادامه مطلب ...

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۱۶

بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم   به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش گواهی مطلق آمد بر وجودش   ❤️به نام خدا❤️ ۱۶.۱ وبا فڪرهای مختلف به خواب رفتم. بااحساس خارش بینیم . چشم هایم را آرام باز ڪردم. نسترن شیطان را روبه رویه ام دیدم.

ادامه مطلب ...

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۱۱

♥️به نام خالق هستی♥️ ۱۱.۱ که به ثانیه نکشید موبایلم روشن شد. -الو….. سلاممم برخانم بی معرفت…خوبی …. با لبخند محوی گفتم:. +-سلام …. آرمین خوبی؟!….. بی معرفت کجا بود….. این چند روزی که اومدم تهران همش درگیر بودم …. آرمین خندید وگفت: -اره در جریانم…..همین چند دقیقه قبل داشتم با آتناز صحبت میکردم….گفت برام…دیگه چخبر خوبی ؟!…. در جوابش

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت1

  نام رمان : نبض سرنوشت نام نویسنده : الناز  ژانر: اجتماعی، عاشقانه قدمه: ما به میزان ایمان واعتماد به نفسمان جوان و به اندازه تردیدها و ترسمان پیر میشویم در حد آرزوهایمان جوان، و هم سنگ ناامیدیهایمان پیر خواهیم شد کلید دست خود ماست… نام رمان :نبض سرنوشت ژانر:عاشقانه، اجتماعی نام نویسنده :الناز کلافه دستی به صورتم کشیدم .

ادامه مطلب ...
رمان پرتگاه مرتفع پارت یک

رمان پرتگاه مرتفع پارت یک

  مقدمه میگویند عشق چیز عجیبی ست اما اگر واقعی باشد .اگر واقعی باشد ارام ارام میاید بر کنارات مینشیند بدون انکه بفهمی با محبت جوانه میزند اما اگر خودت باشی وخودش باشد نه یک انسان نقاب به دست حیله گر آنگاه هیچگاه عشق واقعی شکل نمیگیردو یک عشق مقدس شکل نخواهد شد.نظرات متفاوتی را راجب عشق می گویند برخی

ادامه مطلب ...
رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت یک

  اسم رمان : آفرودیت و شیطان نویسنده: کیمیا ژانر : هیجانی ، تراژدی ، اجتماعی   پارت 1 میکروفون را به دهانش نزدیک تر کرد و جمله ی آخر را با سبک صدایش ، گرفته و خش دار زمزمه کرد : And I guess you never realize how permanently damaging that is ( و من حدس می زنم تو

ادامه مطلب ...
رمان سیاه بازی

رمان سیاه بازی پارت یک

  نام رمان: سیاه بازی ژانر: اجتماعی… احساسی… کمی معمایی! نویسنده: مدیا خانم شروع رمان: یکم مهر ماه نود و سه سیاه بازی حکایتی تلفیقی از زندگیِ دو مَرده.. هر کدوم درست و نادرستِ خودشون رو قبول دارن و هر کدوم به نحوِ خودشون دنبالِ معنیِ واقعیِ زندگی میگردن! درستِ یکی نادرستِ اون یکی؛ مردونگیِ یکی نامردیِ اون یکیه! براشون

ادامه مطلب ...
رمان بامداد خمار

رمان بامداد خمار

رمان: بامداد_خمار #جلد_اول نویسنده: فتانه حاج سید جوادی ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #قدیمی خلاصه: محبوبه، دختر بصیرالملک بافرهنگ و اشرافی و از اعیان جامعه عاشق رحیم که یک شاگرد نجار و از قشر پایین جامعه است می‌شود. خواستگارانش را رد می‌کند و در برابر خانواده آنقدر مقاومت می‌کند تا خانواده به ازدواج او رضایت می‌دهد، اما آیا همه چیز مطابق میل

ادامه مطلب ...
رمان پل های شکسته

رمان پل های شکسته

رمان: پل های شکسته نویسنده: دل آرا دشت بهشت ژانر: #عاشقانه #اجتماعی خلاصه: کمتر از هشت سال قبل فرامرز، همسرش مژده رو که حامله بود، رها می کنه و به دنبال آرزوهای خودش میره و مژده که به خاطر ازدواج با فرامرز از جانب خانوادهاش طرد شده بود بدون اون و با کمک دایی شبه زندگیش سر و سامون می

ادامه مطلب ...