عاشقانه Archives - صفحه 6 از 7 - رمان دونی

برچسب: عاشقانه

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۱۵

❤️به نام خداوندجان آفرین. حڪیم سخن درزبان آفرید.❤️ ۱۵.۱ همون موقع صدای از اون ور خط شنیدم. -اههـــــــــــــــــــــــــه !سپهرداد منم میخوام صحبت ڪنما…..همه اش به فڪر خودتی!.نامرد بزار منم باهاش صحبت ڪنم…. سپهرداد با غر .حرص گفت: -بیا…بیااا ..گوشی دست خودت …توڪه منو روانی ڪردی!…فقط دست از سرم برادر ڪه ڪچلم ڪردی….. -الو سلام ….خوبی اجی حورا؟!….. با خنده گفتم:

ادامه مطلب ...

رمان بر دل نشسته پارت یک

رمان بر دل نشسته ژانر: عاشقانه نویسنده: ابهام (مهرناز) همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی رمانی که پیش رو دارید، یک داستان صرفا عاشقانه است و تقدیمش میکنم به کسانی که سالهاست حس ناب عشق از زندگیشان رخت بربسته، باشد که این قصه گرمایی شود بر دلهای سرد عاری

ادامه مطلب ...
رمان صیغه استاد

رمان صیغه استاد پارت یک

  پارت 1 با استرس کنار میز استاد ایستاده بودم و اون داشت برگه های روی میز و جمع میکرد. اینکه خواسته بود من توی کلاس بمونم کمی نگرانم کرده بود. بالاخره با اون حوصله و همیشگیش برگه هارو توی کیفش گذاشت و بهم نگاه کرد شاید نهایت ۳۲سالش بود ولی اصلا طوری رفتار میکرد که ادم جرات نمیکرد باهاش

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت1

  نام رمان : نبض سرنوشت نام نویسنده : الناز  ژانر: اجتماعی، عاشقانه قدمه: ما به میزان ایمان واعتماد به نفسمان جوان و به اندازه تردیدها و ترسمان پیر میشویم در حد آرزوهایمان جوان، و هم سنگ ناامیدیهایمان پیر خواهیم شد کلید دست خود ماست… نام رمان :نبض سرنوشت ژانر:عاشقانه، اجتماعی نام نویسنده :الناز کلافه دستی به صورتم کشیدم .

ادامه مطلب ...
رمان پرتگاه مرتفع پارت یک

رمان پرتگاه مرتفع پارت یک

  مقدمه میگویند عشق چیز عجیبی ست اما اگر واقعی باشد .اگر واقعی باشد ارام ارام میاید بر کنارات مینشیند بدون انکه بفهمی با محبت جوانه میزند اما اگر خودت باشی وخودش باشد نه یک انسان نقاب به دست حیله گر آنگاه هیچگاه عشق واقعی شکل نمیگیردو یک عشق مقدس شکل نخواهد شد.نظرات متفاوتی را راجب عشق می گویند برخی

ادامه مطلب ...

رمان نفوذی پارت 1

“رمان نفوذی” ژانر: عاشقانه نویسنده : الهه کرامتی “به نام انکه جانم در دست قدرت اوست” #مقدمه (آیا چیزی در مخیلهٔ آدمی می گنجد که قلم بتواند آن را بنگارد،اما جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد چه حرف تازه ای برای گفتن مانده است یا چه چیز تازه ای برای نوشتن که بتواند عشق مرا یا

ادامه مطلب ...
رمان در میان آتش و خون

رمان در میان آتش و خون پارت یک

  در میان آتش و خون فصل اول: وقتی که آتش بر می خیزد ژانر: فانتزی، تخیلی، ماجراجویی، عاشقانه   مقدمه   در افسانه ها می گویند وقتی آتش برخیزد و از زمین در خون فر رود، موجوداتی که سالیان سال انسان هایی نخستین از آنها وحشت و هراس داشتند از اعماق زمین یا در دل یخ ها چشم باز

ادامه مطلب ...
رمان خان زاده جلد دوم

رمان خان زاده جلد دوم پارت یک

  #خان_زاده  #پارت1 #جلد_دوم فصــل دوم رمــــان جـــذاب خـــانزاده    مقدمه: تصور کن همه چیز خوب داره پیش میره! من کناره تو و دخترمون خوشحالم و این زندگی پر از آرامش و از هر چیزی بیشتر دوست دارم. اما دست سرنوشت بی رحم تر از این حرفاس که اجازه بده هم چنان این آرامش پایدار بمونه. اگه این سرنوشت بی

ادامه مطلب ...
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت یک

  نام رمان: #ترمیم ترمیم نویسنده : صبا. ت خلاصه : بهادر افخم یه مرد مثل همه مردهای واقعی بدون اغراق و یکمم شیطون…و مهگل یه دختر که مثل بقیه نیست، نه لوسه نه زبون دراز. فقط خودشه با یک گذشته پر ازسختی وبدون علاقه به آدمها.و بهادر تصمیم میگیره وارد اون دژ محکم قلب و روح مهگل بشه. #عاشقانه

ادامه مطلب ...
رمان سیاه بازی

رمان سیاه بازی پارت یک

  نام رمان: سیاه بازی ژانر: اجتماعی… احساسی… کمی معمایی! نویسنده: مدیا خانم شروع رمان: یکم مهر ماه نود و سه سیاه بازی حکایتی تلفیقی از زندگیِ دو مَرده.. هر کدوم درست و نادرستِ خودشون رو قبول دارن و هر کدوم به نحوِ خودشون دنبالِ معنیِ واقعیِ زندگی میگردن! درستِ یکی نادرستِ اون یکی؛ مردونگیِ یکی نامردیِ اون یکیه! براشون

ادامه مطلب ...
رمان سرگیجه های تنهایی من

رمان سرگیجه های تنهایی من پارت یک

نام رمان : سرگیجه های تنهایی من نویسنده : سید آوید محتشم   فصل اول اتابک تمام قدرتم رو برای آخرین پک به کار گرفتم و دود غلیظ رو از بینی و دهنم بیرون فرستادم و نالیدم-نمیشه! صدای همیشه خونسرد بابک پیچید تو گوشم-حالا من یه چیزی ازت خواستما! سیگار دیگه ای آتیش زدم و با ولع،دودش رو بلعیدم-من هیچی!اونو

ادامه مطلب ...
رمان تدریس عاشقانه

رمان تدریس عاشقانه پارت یک

  دستم و زیر چونم زدم و با لذت به استاد ترم جدید نگاه کردم. پری سقلمه ای به پهلوم زد و گفت _مثل اینکه حسابی چشم تو گرفته ها…لابد الان داری خیالبافی می کنی.بین این همه کشته مرده تو شانسی نداری رفیق! آهی از سر لذت کشیدم و گفتم _یه حسی بهم میگه این دیگه نیمه ی گمشدمه. خندید

ادامه مطلب ...
رمان فقط برای من بخون

رمان فقط برای من بخون پارت اول

فقط برای من بخون نویسنده : mansi1982  ژانر : عاشقانه ، همخونه ای    رو سنگ قبر اب ریختم گلهای که خریده بودمو پرپرکردم این جا خونه ی مادرم بود مادری عزیز ونمونه مادری عاشق مثل تمام مادرای ایرانی مادری که 4ماهه منو تنها گذاشته و رفته پیش پدرم و پدری که عاشق خانواده اش بود و اما من انابیتا

ادامه مطلب ...
رمان خان زاده

رمان خان زاده پارت 1

#خان_زاده #پارت1 از هر طرف صدای پچ پچ میومد.از خجالت سرم و پایین انداخته بودم و چیزی نمی گفتم اما توی دلم غوغا بود. قرار بود امشب خان روستای کرد نشین ها چند شبی رو خونه ی ما مهمون باشند اما همه می دونند خان برای پیوند زدن روابط، من رو برای پسر شهریش در نظر گرفته. خسته از نگاه

ادامه مطلب ...
رمان عشق تعصب

فصل دوم رمان رئیس مغرور من (عشق تعصب ) پارت یک

  #پارت_1 #عشق_تعصب دستم و دنبال خودش کشوند و به سمت دستشویی برد. با حیرت گفتم: _آخه اینجا؟ در دستشویی و قفل کرد. کوبوندم به دیوار و لب هاش و روی لب هام قفل کرد و با مستی مشغول بوسیدنم شد. عقب زدمش و گفتم: _نکن یکی میاد. خمار نگاهم کرد و پچ زد _خوب بیاد فوقش همه می فهمن

ادامه مطلب ...