1 اردیبهشت 1398 - رمان دونی

روز: 1 اردیبهشت 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عروس استاد پارت 42

  دستم و به کمرم زدم و گفتم _تو که عاشقی چرا حال من و نمی فهمی؟ ترانه ترسیده از جاش پرید و مهرداد پوفی کرد و گفت _یه دقیقه از دست شما آسایش نداریما یا اون نیم وجبی جیغ و داد میکنه یا تو یه جا یه گند جدید میزنی.یه دقیقه نشد با زنمون خلوت کنیم. ترانه با چشم

ادامه مطلب ...

رمان رئیس مغرور من پارت 15

  زیر لب داشت انگار با خودش حرف میزد _پسره ی عوضی به من میگه عاشقشه تو غلط کردی عاشق زن من شدی خودم میکشمت کثافط تا به ناموس من چشم نداشته باشی. چشمهام گرد شد یعنی سام بهش گفته عاشق منه ک تا این حد عصبی شده اما غیرممکن بود سام عاشق من باشه، با شنیدن صدای در اتاق

ادامه مطلب ...