رمان استاد خلافکار پارت 11
چسبیدم به دیوار.اون از اول میدونست، از همون اولش همه چیو میدونست! سینه به سینه م ایستاد و گفت _خودتو خسته کردی خانوم پلیسه،از اول میومدی از خودم سراغ لاله رو می گرفتی باهم کنار میومدیم. باختم،همه چیو باختم و نالیدم _کجاست لاله؟ ابرو بالا انداخت و گفت _جاش امنه. با نفرت نگاهش کردم و گفتم _بگو عوضی.بگو خدا