30 شهریور 1398 - رمان دونی

روز: 30 شهریور 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان سکانس عاشقانه پارت 31

رمان سکانس عاشقانه پارت 31

بهار نگاه وحشت زده ام روی صورتش میچرخید …شوکه سر جا میخکوب شده بودم و گیج و منگ نگاهش میکردم..! با حرکت اولین قدمش به سمتم انگار کسی محکم تو گوشم کوبید و بهم نهیب زد فرار کنم.! قبل از اینکه دست دراز شده اش بهم بخوره به خودم اومدم و با دو به سمت پله ها رفتم ..! _

ادامه مطلب ...
رمان استاد خلافکار پارت 31

رمان استاد خلافکار پارت 31

  نگاهم و ازش دزدیدم و گفتم _برم یه چیزی واسه شام آماده کنم. نموندم تا جوابی بشنوم و زیر سنگینی نگاهش از اتاق بیرون اومدم. توی اتاق خودم لباسامو عوض کردم و از پله ها پایین رفتم. با دیدن آرمین کلافه گفتم _بسه آرمین چه قدر می خوری و می کشی میمیری ها… جواب نداد. طبق معمول عکس زنش

ادامه مطلب ...