1 آبان 1398 - رمان دونی

روز: 1 آبان 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان خان زاده پارت 32

رمان خان زاده پارت 32

  با سری پایین افتاده گفتم _دیگه بهتره این صحبتا رو نکنیم. منم عجله دارم می‌خوام برم.. راهمو سد کرد و گفت _شنیدی که طلاق دادم مهتابو؟ فقط نگاهش کردم.که ادامه داد _از ارث محروم ‌شدم حتی سوئیچ ماشینمم ازم گرفته بی تفاوت گفتم _خوب؟به خاطر من این طوری شد؟ چنگی به موهاش زد که کلافه گفتم _فهمیدم جایی برای

ادامه مطلب ...
رمان استاد خلافکار پارت 39

رمان استاد خلافکار پارت 39

  با چشم غره گفتم _اون موقعی که باید گردن می‌گرفتی بچته نگرفتی. حالا دیگه ادعایی براش نداشته باش. پوزخندی زد و گفت _اوکی عسلم هر چی تو بگی. آیلا رو روی یک دستش گرفت و با اون یکی دستش هم مچ منه بدبختو اسیر کرد و دنبال خودش کشوند. از اونجایی که هر قدمش بلند بود تقریبا دنبالش می

ادامه مطلب ...