رمان صیغه استاد پارت 20
نفس اسوده ای کشیدم دستمو روی دستش که دور تنم حلقه شده بود گذاشتم و گفتم بخوابیم اما اون با سوالی که پرسید منو واقعا شوکه کرد _ تو فکر می کنی دارم به گیتی خیانت می کنم ؟ سعی کردم حلقه دستاشو از دورم کمی باز کنم تا بتونم به سمتش بچرخم اما نمی شد و گفت _