رمان عشق ممنوعه استاد پارت 29
بلند شدم و درحالیکه به طرف اون قفسه راه میافتادم آروم روی زانو نشستم و گلدون کنار زدم که با دیدن تک کلیدی که پشتش بود برای ثانیه با تعجب نگاش کردم و کمکم لبخندی گوشه لبم نشست با فکر به اینکه این کلید ممکن مال این گاوصندوق لعنتی باشه با عجله برش داشتم و همونطوری که توی