19 مهر 1400 - رمان دونی

روز: 19 مهر 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 47

    داخل حمام گذاشتم که دستم رو به دیوار گرفتم و از درد باز صورتم درهم شد ، منتظر بودم بیرون بره ولی با دیدنش که داشت پیراهنش رو‌ از تنش بیرون میاورد با تعحب لب زدم : _داری چیکار میکنی ؟؟ همونطوری که خم شده بود و شلوارش رو از پاش بیرون میکشید جدی گفت : _توقع داری

ادامه مطلب ...

رمان پروژه عشق پارت 19

  مامان:اومدن بابا:باز میکنم (بابا درو باز کرد به صف ایستاده بودیم ،اول پدر دوماد بعد مادرش ،خواهرش و بلخره شا پسر تشریف آوردن همممممممم بدک نبود) مامان:خوش اومدید بفرمایید بفرمایید پدر شا پسر:زحمت دادیم (آخه جناب زحمت چیه خود رحمتیت اَ صب چشم به راهیم تا شما تشریف بیارید…بیا ترو خدا آخه عدل خاهر شنگولی این باید پیش من

ادامه مطلب ...