20 دی 1400 - رمان دونی

روز: 20 دی 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان زاده نور پارت 5

فرنگیس که انگاری به گوش هایش شک داشته باشد چهارزانو خودش را جلوتر کشید و دوباره و نگرانتر از قبل پرسید : – چی ؟ چشمان گود رفته آقا رسول از درد در هم رفت و کمرش را بیشتر فشرد و آهسته از ثانیه ای قبل گفت : – می خواد که خورشید زنش بشه …….. شرطش اینه . فرنگیس

ادامه مطلب ...
رمان دختر نسبتا بد

رمان دختر نسبتاً بد (بهار) پارت 90

#پارت_۶۹۸ 🌓🌓 دختر نسبتا بد🌓🌓 سینی رو گذاشتم روی میز و چهار زانو رو کاناپه نشستم تا اون از پله ها بیاد پایین. حتی دوست داشتم چاییم رو با اون و در کنار اون بخورم. یقه لباسم افتاده بود پایین و تقریبا سینه هام کاملا مشخص بودن اما اصلا اهمیت نداشت! گمون نکنم نیما اصلا با دیدن همچین صحنه هایی

ادامه مطلب ...
رمان عشق صوری

رمان عشق صوری پارت 88

برخلاف میلم با سامان همراه شدم. میگم خلاف میلم چون واقعا دوست نداشتم سمت اونا برم. یه جورایی من با جمعشون هماهنگی نداشتم. یه بچه پولدار که یه کارخونه رد اداره میکنه و به خودش میگه کارمند جز و یه بلای 15 ساله که هی خودشو واسه اینو اون لوس میکنه و یه عوضی به اسم شهرام که با من

ادامه مطلب ...