رز مـشــــــکـــیـ چـشـمانتــ پارت 1
تیداااااااااااااا دختره ی خیره سر مگه با تو نیستم ؟ چرا جواب نمیدی ؟ چرا نهار آماده نیست ؟؟؟؟؟ زیر لب زمزمه کردم : الهی کارد بخوره تو شکمت . با داد بعدی بابا سریع و با قدم های محکم از اتاق رفتم بیرون پوزخندی، کاملا غیر ارادی رو لبام جا خوش کرد