رمان الفبای سکوت پارت 3
اما این موضوع و این فکر ها به همان سال های گذشته محدود شده بود. خیلی وقت بود که میدانست نباید رد هیچ مهر و محبتی را در وجود این آدم جست و جو کند. نامی خان از پله ها پایین آمد. با قدم هایی محکم به جلو قدم برداشت و تارخ بدون اینکه حتی یک سانتی متر از جایش