رمان الفبای سکوت پارت 69
تینا از جا پرید. _ با یه دختر قرار داری؟ جون من راستش رو بگو. آخه انتخاب لباست یه جوری وسواس گونه بوده. سوال تینا باعث شد شیرین هم با کنجکاوی به تارخ خیره شود. تارخ با جملهی تینا نگاهی به سرتا پای خودش انداخت و با یادآوری سری قبلی که با افرا به رستوران رفته بودند و او