رمان محله ممنوعه پارت 9
-یه لحظه صبر کن. من هنوز اسمتو نمی دونم. -آرشیدا. می تونی آرشیدا صدام کنی. اومد و دقیقا جلوم ایستاد: به بعد هر شب ساعت 10 ،میارمت اینجا. سعی کن اون موقع کسی اطرافت نباشه. راستی یه چیز دیگه؛ دفعه يمن خودم نیروهات رو فعال می کنم. تو این وضعیت به تو خیلی نیاز دارن. اما این کار زمان