31 مرداد 1401 - صفحه 2 از 2 - رمان دونی

روز: 31 مرداد 1401 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان رسپینا پارت 108

  _با بابات که حرف زدم …. این عکسا برای خانواده شوهرش فرستاده شده ، شکایت هم کنی بی گناهیش اثبات میشه اما عکسا دست به دست میچرخه . بی حرکت نگاهش کردم _هرکس بوده کمر همت بسته آبرو باباتو از بیخ ببره و با این کارش تا حدودی موفق شده ، تو جامعه ای زندگی میکنیم که گناهه نکرده

ادامه مطلب ...

رمان تاوان دل پارت 39

  می خواست بیاد سمتم که گندم محکم نگهش داشته بود قلبم داشت می اومد تو دهنم چقدر صورتش سرخ شده بود خودش رو کش می داد و می خواست بیاد سمتم نگهش داشته بود. اگه می اومد حتما اروم میشد خواستم بگم ولش کن اما یهو از حرکت ایستاد دیگه حرکتی نکرد و ثانیه ای بعد حالش بد شد

ادامه مطلب ...
رمان آرزوی عروسک

رمان آرزوی عروسک پارت 112

  سارگل پنجره رو بست ودرحالی که دلش به رحم اومده بود با التماس گفت: _آجی توروخدا گوشیتو روشن کن شاید کار واجبی باهات داشته باشه گناه داره! _خیلی خب برو حواست به مامان اینا باشه بیرون رو بپا کسی نیاد من ببینم این روانی چی میخواد ازجونم! باشه ای گفت و اتاق رو ترک کرد.. گوشیمو روشن کردم و

ادامه مطلب ...