9 آذر 1401 - رمان دونی

روز: 9 آذر 1401 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عشق با چاشنی خطر

رمان عشق با چاشنی خطر پارت 74

    سریع دستامو دورش محکم تر کردم که سریع راه افتاد و با سرعت میرفت که نزدیک کلانتری تک چرخ زد و بعد رد شد. میتونم بگم این یکی محشر بود. دوباره دور زد و با سرعت دوباره جلوی کلانتری یه تک چرخ زد و این بار پاشو روی زمین گذاشت و میچرخید که یهو جلوی اون دو پسر

ادامه مطلب ...
رمان دل دیوانه پسندم

رمان دل دیوانه پسندم پارت 87

      یکم سکوت کرد. انگار دلش گرفت.   ولی اهمیت ندادم. گفت : ببخش که عذابت دادم.   ببخشید که از من زیاد بهت رسیده.   ببخشید که اذیتت کردم. ببخشید که اسایشت رو قطع کردم.   ببخشید که تنها عامل عذاب روحیت منم.   ببخشید که اینقد دوست دارم. ببخش که تحمل دیدن ناراحتیت رو ندارم.  

ادامه مطلب ...
رمان گلادیاتور

رمان گلادیاتور پارت 131

        یزدان سمت ماشین برگشت و سوار شد و بعد از دور زد کوتاهی در حیاط ، به سمت در خروجی به راه افتاد . گندم گردن چرخانده به عقب ، با نگاهش دو مردی که در همان ماشین سفید رنگ نشستند و پشت سرشان با فاصله راه افتادند را دنبال کرد .       ـ

ادامه مطلب ...
رمان آوای نیاز تو

رمان آوای نیاز تو پارت 64

    کنارم دراز کشیده بود و بعد مدتی که با دستاش موهام و نوازش میکرد اونم خیلی آروم از پشت دستش و انداخت دورم و یکی از پاهاشم انداختم روم و کامل من و کشید تو آغوشش…نفس تو سینم حبس شده بود و هر آن ممکن بود خودم و لو بدم که خواب نیستم… بینیش و تو موهام کرد

ادامه مطلب ...
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 227

      با همه اینا.. موضوعی نبود که بخواد ذهنم و درگیر کنه اونم وقتی.. برای یه کار دیگه ای رفته بودم محل کار درین تا خیال خودم و از یه چیزایی راحت کنم. الآن همه ترس من از این بود که درین بالاخره یه روزی.. یه جایی.. از شدت فشاری که روشه تصمیمش و بگیره و بخواد خودش

ادامه مطلب ...