رمان آشپز باشی پارت 11
این خانه در یک محلهٔ خوب و خلوت… پر از درختهای نارنج… پر از ساختمانهای زیبا! این همه پول عمو و کیسان کجا برایم خوشبختی آوردند که حالا مهریه بیاورد! به خیابان اصلی که رسیدم لبهٔ خیابان ایستادم که تاکسی بگیرم اما نارنگی جلوی پایم ترمز زد! – بپر بالا سرآشپز! هنوز هم