رمان بوسه بر گیسوی یار پارت 174
از خجالتِ زیاد جیغ میزنم: -بهادر!! -شهــو تِ برانگیخته شدَمو میگم، پیشیِ شهو ت انگیز! به شدت عصبانی ام و نفس نفس میزنم و میغرم: -واقعا بی ادبی! -خودمم همین فکر و میکنم… خوب است که قبول دارد! -بی نزاکتم هستی… -اینم قبول… متعجب و عصبی تر