رمان حورا پارت 172
تنها چیزی که به طرز عجیبی مشکوکم کرده بود پرخوریام بود! چیزی که روزهاست دارمش، اما این اواخر شدت گرفته بود، حس اضافهوزن داشتم، انگار که باد کرده باشم! از قباد بدم میامد، نه از ان حسهای مزخرف عاشقی که بخاطر کارهایش متنفر شومها، نه… چیزی بود عجیب! انگار صورتش زشت