رمان آس کور پارت 129
نگاه معناداری بین هر چهار نفرشان رد و بدل شد و قبل از اینکه کسی چیزی بگوید، حامی تکان سختی خورد و با دست گذاشتن روی زمین سعی کرد برخیزد. اما هنوز نیم خیز نشده باز هم روی زمین افتاد و کارش را تکرار کرد. انگار استخوانی در بدن نداشت که نمیتوانست برای چند ثانیه هم