8 فروردین 1403 - رمان دونی

روز: 8 فروردین 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

سکوت تلخ

رمان سکوت تلخ پارت 30

        از جوابش تمام آن خشم و عصبانیتی که از کیارش داشتم را فراموش میکنم   دلم میخواست محکم ببوسمش   فکر نمیکردم اینطور او را سنگ رو یخ کند   دستانش را میگیرم ، نزدیکش میشوم   طوری که کاملا به قفسه سینه اش می چسبم   – تو اشتباه من نیستی هاکان ، قشنگ ترین

ادامه مطلب ...
رمان هامین

رمان هامین پارت 149

          یه لحظه یادم رفته بود تو طبقه‌ی اجتماعی ما چیزی به اسم اولین بار و باکره بودن معنی نداره!   کسی تو قید و بند این چیزها نیست و حتی در حدی نیست که بهش فکر هم بکنیم.   اما حالا چی‌ شده که هامین با این قیافه و لحن ازم همچین سؤالی می‌پرسه؟  

ادامه مطلب ...
رمان گلادیاتور

رمان گلادیاتور پارت 288

            یزدان که صدای قدم های نسرین که او هم حالا وارد اطاق گندم شده بود را از پشت سرش می شنید ، بدون آنکه به عقب سر بچرخاند ، چشم غره ای اساسی ای به گندم رفت و خم شد و زیر تخت را در حالی که می دانست نباید انتظار دیدن هیچ گونه

ادامه مطلب ...
رمان ماهرخ

رمان ماهرخ پارت 139

          شهریار ناراحت شد اما این قصه سر دراز داشت… باید صبوری کرد…   -درست میشه ماه منیر… درستش می کنم… نمیزارم زنم جلوی چشام همینجوری پر پر بشه… می تونیم… می تونیم دوباره بچه دار بشیم…!!!     ماه منیر با اشک هایی که پر و خالی می شدند نگاهش کرد که چگونه سعی داشت

ادامه مطلب ...

رمان دلارای پارت 330

      عکس را سرجایش برگرداند   _ داشتم پاتختی رو گردگیری میکردم   ساینا پوزخند زد   _ گردگیری یا فضولی؟   ابروهایش را درهم کشید و حرفی نزد   کنجکاو بود اما نه کنجکاو عکس های این زن!   تنها از دیدن مردهای آشنای درون عکس تعجب کرده بود   ملافه ها را برداشت و بلند شد

ادامه مطلب ...