21 اردیبهشت 1403 - رمان دونی

روز: 21 اردیبهشت 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان حورا

رمان حورا پارت 231

            _ متوجه نمیشم اقای کاشفی، مگه نباید شما بهتر از ما بدونید؟   زبان به لب‌هایش کشید و برای کنترل خشمش چشم بست: _ میخوام بدونم، لاله، چند ماهه، بارداره…لازمه تکرار کنم؟   منشی دست به سمت تلفن برد که محکم کف دستش را روی میز کوبید، خیره به چشمان منشی لب زد:  

ادامه مطلب ...
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 146

        سراب چاقوی آشپزخانه ی بزرگی را میان مشتش داشت و مقابل شکمش گرفته بود.   چشم بسته و نیم رخش خیس از اشک بود. مقابل نگاه ماتم زده ی حامی دستان لرزانش را بالا برده و همین که خواست چاقو را داخل شکمش فرو کند، حامی وحشت زده سمتش دوید.   _ چه غلطی داری میکنی؟!

ادامه مطلب ...
رمان رز های وحشی

رمان رز های وحشی پارت 43

        – بگذریم، حتما قسمت بوده زنده بمونه… کار داشتی اومدی؟     بعد از مکث طولانی جواب داده بود و میکائیل خیره شد به جز جز حرکات مرادی و سری به تأیید تکان داد و سوالش را پرسید: – شما تو دور و بریاتون مسعود می‌شناسید؟   مرادی بازیکن ماهری بود اما تعجب چشم هایش از

ادامه مطلب ...
رمان فئودال

رمان فئودال پارت 46

            به سمت گلین رفت و بازویش را گرفت.   – چرا خیانت کردی ها؟   اولین بار بود که اینگونه سر دخترک فریاد میکشید، مانند بید میلرزید . گلویش به خس خس افتاده بود انقدر که فریاد کشیده بود.   – بهت نرسیدم؟     جلوی پای گلین تف انداخت، باورش نمیشد نزدیک ترین

ادامه مطلب ...
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 287

        از رخوتی که اهنگ و حرارت دست های سورن به تنم داده بود، بی اختیار چشم هام بسته شد و سرم خم شد روی سینه اش….   بعد از چند لحظه، زیر گونه ی سورن نشست روی سرم و دست هاش بیشتر دورم پیچیده شد…   خیلی اهسته به چپ و راست تکون می خوردیم و

ادامه مطلب ...

روز دختر ❤️

❤️😍🥲 ~دختر که باشی مهربونیت دست خودت نیست با کسایی خوب میشی که چندان باهات خوب نبودن دل رحم میشی حتی در مقابل کسایی که چندان رحمی به تو نداشتند دختر که باشی زود میرنجی‌زود میبخشی زود گریه میکنی زود میخندی تو مامور احساس روی زمین هستی:)🤍🌱 لبخندای خدا روزتون مبارک ❤️

ادامه مطلب ...