27 اردیبهشت 1403 - رمان دونی

روز: 27 اردیبهشت 1403 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان آس کور

رمان آس کور پارت 149

        چند لحظه در همان حالت ماند و رفته رفته چین های پیشانی اش عمیق تر شدند.   چشمانش از سر دقت ریز شد و نگاهش را از اعداد پشت سر همی که روی سینه ی سراب خالکوبی شده بودند بالاتر برد.   خیره در مردمک لرزان چشمان سراب پچ زد:   _ میخواستی اینو نشونم بدی؟!

ادامه مطلب ...
رمان سال بد

رمان سال بد پارت 59

      بی هیچ گذشتی گفتم :   – برن بمیرن ! من از پسرشون خبر ندارم ! بابا اکبرم نامزدیمونو بهم زد !   فافا پرسید :   – جدی آیدا جون الان دیگه تو و شهاب نامزد نیستین ؟ یعنی قبول کردین که نباشین ؟!   هستی به جای من پاسخ داد :   – زِر میزنه

ادامه مطلب ...
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 290

        من و سوگل با خنده به تایید سر تکون دادیم و سامیار جدی سر تکون داد و گفت: -بچه شدین؟..   دوباره همه بلند بلند خندیدیم و مادر عسل سری تکون داد و گفت: -امان از دست شما جوونا..   سامان با خنده به جایی اشاره کرد و گفت: -شرط میبندم داره میاد بیرونمون کنه..  

ادامه مطلب ...
رمان آق بانو

رمان آق بانو پارت ۳۱

    همان‌طور که به تالار می‌رفت، بلند گفت:   – آقا تاجرونه بزن… این دختر، سوای دخترای سانتال مانتال فرنگیه.   تکیه دادم به دیوار و صدای دکتر هم آمد. – تاجرونه‌تر از این بزنم، نمی‌شنوه.     پچ‌وواپچ گل خاتون، قابل‌فهم نبود اما مجدد صدای دکتر را شنیدم.     – چشم… خریدارم… پس این انار که وعده

ادامه مطلب ...